کمال الملک و نقاشی کربلا؛ دین و رئالیسم در اواخر عصر قاجارنقاشی های کمال الملک موضوعات متنوعی دارند از چهره نگاره تا منظره و طبیعت بی جان و نقاشی برخی بناهای درباری و اردوهای شاهانه و فضاهای عمومی. - نزدیک ترین نقاشی های او به مضامین مذهبی تابلوی تکیه دولت است و نقاشی ای از شهر کربلا که در زمان اقامتش در آنجا کشیده و در معنای معمول نمی توان آن ها را نقاشی موضوعات مذهبی خواند. چرا این گونه است؟ شاید پاسخ را باید در شخصیت تجددخواه کمال الملک دید اما من مایلم از منظر دیگری به این پرسش بپردازم و پاسخ را در مفهوم نقاشی نزد نقاش ما بجویم. می دانیم کمال الملک مانند بسیاری از هم نسلانش دل در گروی سبک های جدید غربی در نقاشی داشت. شیوه جدید نقاشی برای این گروه هم بسته با دانش غربی و تجدد بود . کمال الملک از این منظر گویی نقاشی را چون دوربین عکاسی به کار می بست تا تصویری واقعی از جهان و وقایع پیرامونش عرضه کند. نفاشی کمال الملک از کربلای معلی تصویری که با کاربست علم در نقاشی حاصل می شد. نقاشی جدید برای او ذیل مفهوم جدید علم و نگرش تازه به جهان و چیزی که من به طور کلی رئالیسم می خوانم قرار می گرفت. ظاهرا برای کمال الملک( و هم نسلان او) مساله ای بسیار بغرنج و دشوار بود که بتوانند موضوعات دینی و تاریخی را ذیل این نوع نگاه دربیاورند و شخصیت های دینی یا تاریخی را به این شکل واقعی نقاشی کنند. برچسب ها: نقاشی - کمال الملک - نقاش - کمال - منظر - دوربین عکاسی - مذهبی |
آخرین اخبار سرویس: |